سانسورستان

کو همایی

ادبی - سیاسی- اجتماعی

سانسورستان

         چند وقتی است که به این فکر افتاده ام  که واقعا چقدر ما در جهان هستی و اشیاء آن  و دراعمال  وافکار درون خودمان لایه های پنهان و به عبارتی سانسوری داریم . که اگر روزی آشکار شوند معلوم نیست زندگی چگونه خواهد شد. گاهی به سیم آخر می زنم و می خواهم  تمامی خریت های درون را بیرون بریزم . اما چون گفته های درون به لب رسد ،برای گفتن آن مثل خر ،در گل می مانم وخیلی از آنها را سانسور می کنم. و باقی هم که می ریزد برون، می شود پرت پلا ، محو می گردد در هوا.  

 

             بلاخره خر بیتی هایی  را که مدتی است با خود زمزمه می کنم و با آنها خر کیف می کنم  نتوانم قورت بدهم ( واقعا خر درونرا نمی توان قورت داد) گفتم چند خطی از آنهارا بنگارم  شاید خر درون آرام گیرد اگرچه گفتن اینها برای ما که  حالا  برای خودمان خری شدیم و دیگر نمی توانیم مانند بچه گی ها خرسواری کنیم  و اصلا روی خر بند نمی شویم و مدام کج معوج می شویم، مشکل است ویاد آوری حزب خران و خرتوخری آنزمان است .

 

 

این سماور را که می بینی ، جوشد از درون

 

آتشی در زیر دارد ، اندکی ریزد برون

حجم آبی در درون دارد، که سانسور می کند.

 

 

نطق می گوید مدام این نفس ما اندر درون

 

اندکی از آن هیاهوها ، می ریزد برون

گوئیا لب های ما هم باز سانسور می کند

 

 

اینهه کالا به انبار است مخفی و فزون

 

در مغاز اندکی باشد عیان ،آنهم  گرون

صاحب انبار، به صد توجیه سانسور می کند

 

 

می دهیم برباد آبروی تمام خلق را

 

چون به نزدیکان خود، مشکل رسید

با هزار حیله سانسور می کنیم

 

 

می زنیم داد عدالت بر زمین و آسمان

 

هی بجویم این و آن  چون به نزدیکان خود

بینیم کسی ، کار مشکل می شود، چرخ پنچل می شود

حق همان چیزیست که آنها می کنند، ما چرا این حق آنها را سانسور می کنیم ( اینم خربیت )

 

 

درشب تار اینهه غوغا بپاست  ، کارهای نابجاست ،چون هوا روش شود

گوئیا چیزی نبوده هیچ جا ،خیلی چیزهای دگر هم هست  سانسور می کنیم.

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در  دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:,ساعت 8:28  توسط جمشید