کو همایی

ادبی - سیاسی- اجتماعی

نادر شاه افشار

      

 نادرشاه که در اوضوع نابسامان ایران و هجوم بیگانگان بخصوص اشرف افغان با فرماندهی و دلیری خود نه تنها بیگانگان را از مرز های ایران دور کرد، بلکه مرز های ایزان را به هند تا روم افزایش داد.

 

گویند پادشاه روم که به نیروی فراوان لشکر خود مغرور بود ، نامه ای به نادرشاه ایران (بشرح ذیل)نوشت و در آن نادر را تهدید کرد.

که شعر گونه آن بدین شرح است :

چو خواهی قشونم نظاره کنی                    سحرگه نگه بر ستاره کنی

چنانت بکوبم به گرز و گران                         که یکسر روی تا به مازندران

 

نارشاه درجوابی کوبندنوشت:

چو صبح سعادت نمایان شود                   ستاره زپیشش گریزان شود

عقاب شکاری نترسد زبوم                     دو مرد خراسان دوصد مرد روم

 

نادر شاه که سرداری  دلیر بود تمامی دشمنان ایران را به وحشت انداخت و باعث شد که تا مدتها فکر حمله به ایران را از سر بدر کنند . اما نادر فرمانده وسردار جنگی بود و در کشور داری و اقتصاد و سازندگی سر رشته ای نداشت که متاسفانه این موضوع باعث شده که فتوحات او سازندگی و آبادانی زیادی در بر نداشته باشد. و بد بینی او به اطرافیان و کور کردن فرزندش باعث شد تا اطرافیانش  از ترس کشته شدن به او حمله کنند و او را ترور کنند و بدینگونه پرونده این دلیر جنگجو با ناکامی بسته شد.

 

+ نوشته شده در  دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:,ساعت 7:57  توسط جمشید