شاید که پلنگ خفته باشد.
تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد
هر بیشه مپندار که خالیست ، شاید که پلنگ خفته باشد.
اگر چه می گویند: سخن گفتن نقره ، و خاموشی طلاست ، لیکن به وقت گفته، گفتن باید، و بوقت خاموشی
سخن گفتن ، همانطور که قدرت بیان و دانش و تجربه آدم عاقل و دانا را عیان می کند ، بی کمالی وعدم دانش و افکار سخیف نادان را نیز بیان می کند.
بی کمالیهای آدم در سفر پیدا شود پسته بی مغز چون لب وا کند رسوا شود.
البته آدم دانا و سخنور هم ،باید بجا و گزینده و با فکر و برنامه قبلی سخن بگوید، زیرا پرگویی علاوه بر اینکه بلاخره افکار ناخواسته سخنور را آشکار می کند، اشتباهات لفظی و ... را نیز آفزایش می دهد.
آب ارچه همه زلال خیزد ازخوردن پر ملال خیزد
کم گوی و گزینده گوئ چون در از گفتهء تو جهان شود پر
نظرات شما عزیزان: